آمد و رفت‌هايي که تمامي ندارد؛ حال و روز برفي پاس در زمستان همدان
- توضیحات
- نمایش از یکشنبه, 27 آذر 1390 08:27
- دسته: تحلیل و نقد
- بازدید: 1354
آمد و رفت‌هاي مديريتي باشگاه پاس که آغازي خوش و پاياني تحت عنوان استعفا و کناره‌گيري دارد، همان اندازه که در طول چهار سال از انتقال اين تيم به همدان تمامي نداشته است، حال و روز اين تيم را در زمستان سرد همدان، برفي کرده است.
به گزارش "همدان فوتبال" و به نقل از روزنامه محلی "هگمتامه"، پس از برکناري کاظم اوليايي از بانيان انتقال پاس به همدان، کريم ملاحي که به نوعي از بنيانگذاران پاس تهران بود نيز به دليل نتايج ضعيف و کشمکش بر سر سرمربي تيم از سمت خود کناره‌گيري کرد و عباس صوفي هم به دليل دغدغه‌هاي مالي و برخي اعمال سليقه‌ها نتوانست بيشتر از شش ماه دوام بياورد و در پايان، عليرضا شمسي پور هم به دليل مشکلات عديده از سمت قائم مقامي باشگاه استعفا داد و رکورد جالبي در تاريخ اين باشگاه به ثبت برسد.
خردادماه سال 1386 بود که خبر انتقال تيم پاس به همدان در خروجي خبرگزاري ايرنا مرکز اين استان قرار گرفت و فرداي آن روز بازتاب خبري وسيعي در مطبوعات ورزشي و حتي غير ورزشي کشور ايجاد شد و نام همدان همراه با پاس بارها مطرح شد.
شرايط به گونه‌اي شد که بانيان اين انتقال در همدان پذيرفتند که بايد "بد و خوب" را با هم بخواهند و همان اندازه كه انتقال پاس به همدان خوشايند بود و پرهيجان، موضع‌گيري پيشکسوتان و برخي بازيکنان تيم پاس تهران و مخالفت‌هاي پياپي و حاشيه‌سازي آنها در مطبوعات حالتي ناخوشايند را ايجاد كرد.
اين روزهاي پرجنب و جوش، گويي انقلاب تازه‌اي و البته از نوع ورزشي و آن هم در فوتبال ايجاد ساخته بود و جوانان و نوجوانان براي گرفتن امضا از بازيکنان در پشت فنس‌هاي زمين چمن استاديوم قدس همدان صف كشيده بودند.
حتي بازيکناني که سابقه و آوازه‌اي در فوتبال مملکت نداشتند هم براي همداني‌ها اسطوره بودند و هواداران مدام مي‌خواستند با آنها عکس يادگاري بگيرند و آرزوي اغلب تماشاگران داخل استاديوم هم داشتن پيراهن بازيکنان به رسم يادگاري بود.
آن موقع، يعني همين چهار سال پيش که استاديوم شهداي قدس به عنوان تنها ورزشگاه همدان داراي سکوهاي سيماني بود و به يکباره و به فاصله کمتر از يکسال دگرگوني صورت گرفت و يکي از شکيل‌ترين ورزشگاه‌هاي کشور را شاهد شديم، حمايت‌هاي استاندار سابق همدان از انتقال پاس به همدان به اتمام نرسيد چرا که ورزشگاه شهيد مفتح را تکميل و افتتاح کرد و احداث ورزشگاه شهيد حاجي بابايي مريانج را هم پايه‌گذاري کرد.
اما رفته رفته، پاسي که نزد هواداران همدان به عنوان "پاس بزرگ همدان" زبانزد و مورد خطاب در ورزشگاه‌ها بود حالا آنقدر کوچک شده که يکسري بازيکن کم نام و نشان در آن توپ مي‌زنند و در مقابل پاس نوين که بومي‌هاي متعصب همدان در آن فعاليت دارند، يکه‌تاز ليگ دسته دو کشور هستند.
حال و روز فعلي پاس، باشگاهي را نمايان ساخته که در ظاهر و باطن بسان مريضي در بستر بيماري مي‌ماند.
بي‌پولي، امان يک يک نفرات را بريده و مشخص نيست باني اين تيم چه کسي است؟ هر از گاهي يکي مي‌آيد و مي‌رود و عده‌اي هم با دلخوش کردن به يکسري وعده و وعيدها جا پاي قبلي‌ها مي‌گذارند و فکر مي‌کنند همان وعده دهندگان تکيه‌گاه مستحکمي براي اين تيم هستند.
اين روزها پاس را مي‌بايست تيم پردردسر ناميد. استعفاهاي مداوم که سالهاست از مديرعامل گرفته تا مربي و حتي تدارکات همانند سريالي در اين تيم ادامه دار است و امروز هم شنيده شد که عليرضا شمسي پور از قائم مقامي باشگاه استعفا داده چرا که نمي‌خواست کار به جاي باريک و نارضايتي‌هاي پي در پي حتي از روي سکوها کشيده شود.
هر چند نزديکان حاجي بابايي در تلاش هستند تا چند گزينه را مطرح کرده و يکي از اعضاي مهم هيأت مديره باشگاه را مجاب به انتخاب يکي از اين گزينه‌هاي غيربومي کنند اما شخص استاندار همدان تا به اينجا سکوت اختيار کرده و معلوم نيست در قبال اين نابساماني چه تدبيري در سر دارد.
قطع يقين اعضاي هيأت مديره هم به اين نتيجه رسيده اند که هواداران نه از نتايج راضي هستند و نه از اعمال مديريت‌هايي که به صورت پاره وقت و موقت در اين تيم صورت مي‌پذيرد بلکه آنها هم ثبات مديريتي تيمشان را مي‌خواهند و تزريق بودجه مناسب.
به طور حتم اگر اين رويه ناخوشايندي که اکنون بر اين تيم حاکم شده و توجهي به شرايط آن نمي‌شود، تداوم يابد، بايد قيد رفتن به ليگ برتر کشور را زد و سرنوشتي نظير تيم‌هاي ابومسلم، برق و استقلال اهواز را براي تيم پاس پيش‌بيني کرد.
اکنون همه نگاه‌ها به سمت هيأت مديره بوي‍ژه استاندار همدان است و انتظار بر اين است که همچون استاندار سابق حمايت‌ها انجام پذيرد و آنچه را که مي‌بايست هواداران از وضعيت و آينده تيم مطلع شوند، در خروجي نشست‌هاي هيأت مديره قرار بگيرد و بايدها از نبايدها تعريف شود.
مسلما اگر اين شرايط تغيير نکند بايد منتظر اين بود که با يک باخت ديگر صداي هواداران را از روي سکوها شنيد و اين به ضرر تيمي است که قبل از شروع فصل قول‌هايي از سوي مديرانش مبني بر صعود دوباره به ليگ برتر مي‌داد.