تغییرات در هیأت مدیره پاس، امري اجتناب‌پذیر

b_150_100_16777215_00_images_157177102179581816218762495988018710550.jpgوضعيت در پاس همدان در فاصله 5 هفته مانده به پايان ليگ دسته اول فوتبال باشگاه‌هاي كشور قرمز است. تيمي كه در ابتداي فصل رداي صعود به ليگ برتر فوتبال ايران به تن كرده بود حالا براي ماندن در ليگ يك حاضر است دست به هر كاري بزند.

 

به راستي با خود انديشيده‌ايم كه مشكل كجاي كار است؟
يكي از اصلي‌ترين مشكلات پاس در دوران حضور در همدان در يك جمله خلاصه شده است: اينكه بزرگ و كوچك بر اين عقيده‌اند هيأت‌مديره پاس فوتبالي نيست و قهرمان آسيا درست از همين جا ضربه خورده و قطعاً در آينده هم خواهد خورد. متأسفانه اعضای هیأت مدیره پاس، به خوبی چینش نشده است که همین امر موجب وارد آمدن ضربه بزرگی بر پیکره پاس می‌شود.
تصمیمات احساسی اعضای آن گاهی چنان آش پاس را شور می‌کند که دل هوادار را می‌زند یا گاهي چنان بینمک می‌شود که میلی به آن نخواهد بود!
حضور استاندار، معاونان استاندار یا مدیرکل ورزش در هیأت مدیره هر باشگاهی یک نقطه بارز است اما به راستی مدیر ارشد استان با خود اندیشیده که سران سیاسی و اجرایی استان، آیا با این همه مشغله فکری در حوزه‌های کاری خود، مجالی برای اندیشیدن به مشکلات پاس را دارند يا خير؟
اعضای هیأت مدیره باشگاه پاس به لحاظ کمیت بسیار قوی هستند ولی به لحاظ کیفیت بسیار ضعیف! برای درمان آن باید تمهیدات مهمی اتخاذ شود.
یک پیشنهاد مناسبی که می‌شود به این مقوله ارائه کرد، این است که استاندار، نمایندگان مجلس، معاونان استاندار، فرماندار، مدیرکل ورزش و جوانان، رئیس هیأت فوتبال و یا هر فرد سیاسی و اجرایی استان به عنوان اعضای مجمع انتخاب شوند.
این مجمع میتواند 5 نفر از مشاوران اقتصادی و ورزشی که سالها تجربه کمک به تیم‌های لیگ برتری را در کارنامه داشته‌ باشند را به عنوان اعضای هیأت مدیره انتخاب کرده و زمام تیم‌داری را به آنها واگذار كرد.
اعضای هیأت مدیره فعلی و ضعیف پاس هیچگاه نخواهند توانست امور پاس را به طور مداوم رصد کنند و بر تمام رفتارها و عملکرد مدیرعامل باشگاه نظارت داشته باشند. این می‌شود که بدهی‌های سنگین و غیر مهم برای پاس تبدیل به یک بحران جدی می‌شود.اگر نظارت دقیق هیأت مدیره بر عملکرد مدیرعامل قبلی پاس وجود داشت، این مدیرعامل نمی‌توانست بدون هیچ مشورتی با اعضای هیأت مدیره نسبت به تسویه حساب بازیکنان تیم اقدام کند تا این تیم در این برهه حساس، بدون بازیکنان باتجربه و تأثیرگذار به مصاف رقبا برود! یکی دیگر از نکات منفی اعضای هیأت مدیره باشگاه پاس به نظارت در امضای قراردادها برمی‌گردد.
 
نبود مدیریت صحیح، جولانگاه مردان کوچک
متأسفانه اعضای هیأت مدیره باشگاه پاس، هیچگاه نخواهند توانست برخلاف نظر رئیس هیأت مدیره فعلی رأی صادر کنند و این وضعیت موجب شده که از یک سو تصمیمات در رأس پاس، کدخدامنشانه اتخاذ شود و از سوی دیگر رئیس هیأت مدیره با تکیه بر احساس شخصی خود زمینهساز شکل گرفتن یک حرکت غلط در باشگاه می‌شود.
پاس در این مدت 8 ساله مدیران عامل و سرمربیان زیادی را در خود دیده است، هر کدام از اینها موجب تغییراتی در نوع مدیریت باشگاه شده که تغییر سلیقه مدیریتی موقتی نیز موجب سرگیجه گرفتن مسائل کلان پاس می‌شود.
متأسفانه نبود مدیریت واحد در باشگاه، موجب پدیدار شدن مشکلات کلان می‌شود و باید سیاستی در باشگاه ایجاد شود که هر مدیرعامل و سرمربی از آن تبعیت کند نه اینکه سایت باشگاه تابع سرمربی و یا مدیرعامل باشد!
برای مثال می‌توان به نوع مدیریت باشگاه سپاهان اشاره کرد که دارای یک سیستم واحد است؛ هر مدیرعامل و سرمربی که وارد این باشگاه شود مجبور به پذیرش این سیاست کلان است و در راستای اهداف آن گام برمی‌دارد.
اعضای هیأت مدیره سپاهان هم هیچگاه شخص استاندار و یا مدیرعامل کارخانه فولاد مبارکه نیستند، زیرا اینها به عنوان اعضای مجمع وظیفه انتخاب اعضای هیأت مدیره و اتخاذ تصمیمات کلان را دارند و در میانه و آخر فصل نیز گزارش عملکرد اعضای هیأت مدیره را بررسی می‌کنند.
به طور مثال در ارتباط با صبای قم که به استانداری قم منتقل شد، شخص استاندار و یا نماینده مجلس تصمیم‌گیرندگان انتخاب سرمربی و یا نوع لباس تیم هستند؟ پس چرا در همدان وضع به گونه دیگری است و مدیران ارشد استان باید در خصوص نوع رنگ و جنس پیراهن باشگاه هم نظر مستقیم بدهند؟
این موضوعات نشانگر آن است که ادامه حیات دائمی پاس در همدان، نیازمند یک بازنگری اساسی است زیرا با مدیریت متزلزل و تصمیمات روزانه، پاس در آینده‌ای بسیار نزدیک به مشکل اساسی برخواهد خورد و در آن زمان دیگر شاید دیر باشد که برای آن بتوان کاری کرد!
شاید همین امروز هم دیر باشد برای رسیدن به داد پاس! چراکه اگر این تیم نتواند از مجموع 15 امتیاز موجود باقی مانده فصل، حداقل 7 امتیاز کسب کند باید راهی لیگ دسته دوم شود.
حکایت این روزهای پاس، حکایت ظرف آبی‌ است که نباید بگذاریم به زمین بریزد، زیرا اگر ریخته شود دیگر امکان جمع‌آوری آن نیست.