كالبدشكافي ناكامي پاس در ليگ يك؛

پاس در حد و اندازه‌هاي خود نبود

b_150_100_16777215_00_images_stories_gallery_bazihaye_pass_pas-nasaji__mg_0340.gifرقابت‌هاي ليگ دسته اول پس از 26 هفته رقابت نزديك و فشرده سرانجام به آخر خط رسيد و تيم پاس همدان يك بار ديگر مزه تلخ ناكامي را چشيد و هواداران اين تيم سرخورده شدند.

به گزارش پایگاه خبری "همدان فوتبال" و به نقل از روزنامه محلی "همدان پیام"، با توجه به بضاعت پاس و امكاناتي كه دارد اين تيم مي‌توانست قبل از پايان ليگ صعود خود را جشن بگيرد اما برخي كم‌كاري‌ها و كارشكني‌ها مانع از رسيدن اين تيم به هدف شد و آرزوي همداني‌ها به باد رفت.

در ناكامي پاس همه مقصر هستند و هيچ‌كس نمي‌تواند خود را تبرئه كند. از هيأت مديره گرفته تا هوادار؛ هر يك به سهم خود در اين ناكامي سهيم هستند. هيأت مديره ايرادات خاص خود را داشت و آشنايي نداشتن با فوتبال و دور بودن از مسائل و توجه نكردن به اتفاقات، تيم پاس را در سراشيبي ناكامي قرار داد.

 

مديرعامل یا سرپرست باشگاه قراردادهاي كلان با بازيكنان و كادر فني بست و بدون آنكه در ارقام قراردادها و نحوه جذب بازيكنان دخالت كند كار را به دست نااهلان سپرد تا تيشه به ريشه اين تيم زده شود. كمالوند و دار و دسته‌اش تيم را بازيچه خود قرار دادند و چنان خيانتي به پاس روا داشتند كه شايد سال‌ها در ياد و خاطره مردم باقی بماند و اثرات و تبعات آن روز به روز محرز می‌شود.

عباس صوفي سرپرست باشگاه به درستي بر تيم مديريت نكرد. وي كه پل ارتباطي هيأت مديره و باشگاه بود نتوانست اين ارتباط را به خوبي دنبال كند و قهر و آشتي وي و دور شدن از بدنه تيم نيز راه را بر ناكامي تيم هموار كرد.

اگر صوفي زير بار قراردادهاي باندي نمي‌رفت پس از اخراج كمالوند تيم چنين كمبود بازيكن پيدا نمي‌كرد و مي‌توانست با قدرت حيات خود را دنبال كند. آنچه بيشتر مشهود است به عملكرد سرپرست تيم و قائم‌مقام باشگاه بازمي‌گردد. عبدالحميد رمضاني سال‌هاي سال در ليگ ايران فعاليت كرده و به تمام زير و بم‌هاي فوتبال و مسائل پشت پرده آن آگاه است.

جامعه فوتبال استان از وي انتظاري فراتر از سايرين داشت و او كه امين مردم و باشگاه شده بود مي‌بايست تيم را بهتر مي‌بست و اجازه باندي شدن تيم را نمي‌داد. شايد انتظاري كه از رمضاني مي‌رفت از صوفي و هيأت مديره نمي‌رفت.

رمضاني اهل فن است و به همه چيز آگاه است. اگر چنين مسائلي را لمس نمي‌كرد و بايد به درايت وي شك كرد و اگر احساس كرد و سكوت اختيار كرد باز هم اشتباه كرد.

حال كه پاس از صعود بازماند بخواهيم گناه را بر گردن اين و آن بيندازيم كار درستي نيست و بهتر بود از همان اوايل فصل به دنبال برطرف كردن مشكلات مي‌بوديم.

سابقه رمضاني در فوتبال به چندين سال مي‌رسد او به خوبي به مسائل پشت پرده آشناست و به درستي امثال كمالوند را مي‌شناسد. او به درصد اهدايي بازيكنان به مربي آگاه بود و مي‌دانست كه اين نوع تيم بستن راه به جايي نخواهد برد اما در تعجب هستيم كه چرا سكوت كرد و دم نزد.

وي اگر الان بخواهد نارسايي‌ها را بازگو كند ديگر فايده‌اي ندارد و بهتر بود كه در زمان خود مشكلات را بازگو مي‌كرد.

رمضاني چون در فوتبال كشور يك وزنه است و سرد و گرم آن را چشيده است انتظار بيشتري مي‌رود.

نگارنده براي وي احترام خاصي قائل است و چون عقيده داريم رمضاني بر امور وثوق داشته گله‌مند هستيم. وي مي‌توانست مانع از ناكامي پاس شود و در همان نيم‌فصل اول پاس را از سراشيبي نجات مي‌داد.

هواداران پاس نيز مي‌توانستند نقش پررنگ‌تري داشته باشند آنها با استقبال بيشتر در بازي‌هاي خانگي و فشار بر بازيكنان مي‌توانستند مانع از بازي برخي بازيكنان بي‌تفاوت شوند و ضعف‌هاي تيم را عيان سازند. پاس امسال نيز از صعود بازماند تا يك بار ديگر رقابت در دسته اول را تجربه كند.

حال كه پاس صعود نكرد و پاس نوين نيز در آستانه ليگ يكي شدن است مسئولان بايد برنامه‌ مدون و تعريف شده‌اي ارائه دهند و تيمي قدرتمند را روانه رقابت‌ها كنند.

برند پاس از اعتبار بالايي برخوردار است و بايد در شأن اين برند و اعتبار سرمايه‌گذاري و همت كرد تا پاس فصل آينده بدون دغدغه و مسائل پشت پرده تيم‌ها صعود كند. كاري كه پيكان و آلومينيوم كردند.

جذب بازيكناني دونده و با تعصب، ميدان دادن به بازيكنان جوان و بومي كه انگيزه بالايي دارند، دوري جستن از نام‌ها و جذب بازيكنان علاقه‌مند به پاس، تزريق به موقع پول، انتخاب كادر فني مجرب و باانگيزه و مديريتي قوي مي‌تواند راه پاس را براي رسيدن به ليگ برتر هموار كند.

مديريت باشگاه بايد با نهايت ناكامي پاس را بپذيرد و با يك پوزش از مردم استان استارت فصل آينده را بزند.