پس از دو استعفا و مدتی بلاتکلیفی؛ بازگشت به باشگاه بی سرپناه و زشت و زیباي تصمیم صوفی

b_150_100_16777215_00_images_stories_sufi-8.jpgدر گذری کلی از آنچه بر تیم پاس گذشت می توان اینگونه توصیف کرد؛ تیمی که توسط صوفی با شعار صعود و موفقیت مطلق بسته شد و کادر فنی چندین نفره و گرانقیمت با سابقه صعود چند تیم در کارنامه آن را رهبری می کند در همان روزهای ابتدایی فصل و حتی قبل از بسته شدن تیم با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می کرد و زمزمه آن به گوش می‌رسید ...

 به گزارش "همدان فوتبال" و به نقل از "همدان پرس"، پاس همدان که فصل خوبی را آنطور که کارشناسان و از همه مهم تر مدیران و کادر فنی خود اذعان داشتند سپری نکرده و آخرین بازی این تیم در خانه که منجر به ثبت دومین شکست در کارنامه این تیم در لیگ دسته یک شد همه معادلات را برای سرپرست و قائم مقام مدیر عامل و حتی هیات مدیره بر هم زد.

 

 

شکست خانگی پاس اتفاقاتی را در باشگاه پاس رقم زد که امیدها را برای صعود در این تیم کمرنگ تر کرده و اما و اگرهایی که این روزها پیرامون این تیم وجود دارد را فراوان و راه بازگشت و تجدید قوا را سخت تر کرده است.

وقتی شنیدیم شمسی پور و افتخاری هر دو با تصمیمی یکسان اقدام به استعفا کرده و یکی استعفایش را علنی و دیگری به صورت خصوصی تسلیم هیات مدیره می کند و صحبت های هیات مدیره با صوفی برای بازگشت، جواب داده و او مسئولیت باشگاه را خواهد پذیرفت، سوالات فراواني در خصوص چگونگی این آمد و شد بوجود می آيد؟

چرا افتخاری سرپرستی باشگاه را پذیرفت و چه برنامه ای برای آن داشت؟ مگر نه این که او با قولی یک ماهه به خبرنگاران وعده داد مدیرعامل باشگاه را معرفی می کند چرا بعد از چندین ماه بلا تکلیفی بدون اعلام مدیر عامل تیم را اینگونه بی سرپناه رها کرد؟ آیا او دوست داشت خود مدیر عامل تیم شود؟

چطور شد که شمسی پور آمد و چرا رفت؟ وقتی زمزمه مدیر عاملی شمسی پور شنیده شد و مجددا زمزمه عدم موافقت سپاه با حضور او در باشگاه پخش شد چه فکر چاره ای اندیشیدند؟ آیا بهترین چاره، استعفای هر دو و خالی کردن میدان بود؟

وقتی سرمربی از مشکلات مالی تیم سخن گفت چرا پاسخی به او داده نشد؟ مگر نه این که درصدهای قابل توجهی از قراردادها پرداخت شده است؟ و یا اینکه پولی داده نشده؟ داستان پاداش میلیونی افتخاری به پاسی ها از کادر فنی و بازیکنان تا عوامل تیم پس از یک برد خارج از خانه آن هم در شروع کار در باشگاه در بازی ای که اهمیت چندانی نداشته واقعیت دارد یا نه؟

در راس همه این سوال ها آیا رییس هیات مدیره با تصمیماتی که افتخاری گرفته و یا درصدد انجام آنها بوده موافق بوده و انجام نشده و یا اینکه فیلتر اصلی برای همه ی این تصمیمات که شاید از سوی مدیر کل ورزش و جوانان اتخاذ شده و موافقت نشده؟ ایا همان رفتاری که رییس هیات مدیره با صوفی انجام داد با افتخاری هم همان برخورد شد؟ که اگر این گونه باشد اگر حقیقت را نگویند بر حق مردم جفا کردند.

این ها و بسیاری از سوالاتی اینچنین ذهن بسیاری از علاقمندان به فوتبال و پاس را آشفته کرده، بالاخره چه به روز این تیم محبوب همدانی ها خواهد آمد؟ نباید مردم تاوان سوء مدیریت ها را بدهند، مردمی که یکی پس از دیگری دلخوشی هایشان گرفته می شود و در راس آن جشنواره ها، میزبانی ها، جشن و شادی، فوتبال، والیبال و بسکتبال و غیره است.

اما استعفای صوفی در شرایطی بود که گفته شد کمک های مالی هیات مدیره و بودجه ها از این تیم دریغ می شود و مشکلات مالی چاره ای جز استعفا پیش روی صوفی نگذاشت اما زمانی که صوفی تصمیم بر جدایی از تیم گرفت نیز خالی از اشکال نبود و تنها دلیل موجه شرایطی که او برای این تصمیم انتخاب کرد را می توان قانونی و رسمی کردن حضور مجموعه پاس دانست و فشارهایی که از جانب شکایات و مطالبات فصول گذشته می شد.

حال با قبول بازگشت صوفی به پاس می توان دو رویکرد را در این تصمیم صوفی جستجو کرد: اول اینکه صورت زشتی از قبول بازگشت پس از رفتارهایی که با وی شده بود و منجر به استعفایش شد و این که هیچ نشانی از مسئولیت و هزینه برای تیم نبود.

دوم روی خوش و حرکت ناسیونالیستی و حس ادای دین به هموطنان در حال حاضر و پس از آنکه باشگاه هیچ سروسامانی ندارد و کسی پشت و پناه این تیم نیست و این زمان یک مدیر بومی می بایست حتی از حق خودش بگذرد و حق مردم را باز ستاند.

البته روی سوم این قبول شرایط که می توان کاتالیزور و تسریع دهنده جواب مثبت وی باشد تیمی است که او خود بسته و به شرایط و ویژگی های آن واقف و آگاه است.

در گذری کلی از آنچه بر تیم پاس گذشت می توان اینگونه توصیف کرد؛ تیمی که توسط صوفی با شعار صعود و موفقیت مطلق بسته شد و کادر فنی چندین نفره و گرانقیمت با سابقه صعود چند تیم در کارنامه آن را رهبری می کند در همان روزهای ابتدایی فصل و حتی قبل از بسته شدن تیم با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می کرد و زمزمه آن به گوش می رسید که فصلی همراه با مشکلات و سختی های فراوان گریبان تیم را خواهد گرفت اما هیچ همدانی بد بینی هم فکر این را نمی کرد که دیدگاه و نگرش های مسئولان و نتایج فصل این گونه باشد.

به جرات و با دلیل و مدرک می توان گفت این نامهربانی ها تنها به دلیل قهر رییس هیات مدیره باشگاه و تغییر نگرش او نسبت به سالهای گذشته است.

استاندار و رییس هیات مدیره پاس که در سالهای گذشته و در مقابل مدیران غیر بومی نرمشی مثال زدنی را در دستور کار خود قرار داده بود به یکباره و پس از عدم موفقیت مدیران غیر بومی و فراهم کردن راه سقوط، عطای محبوبیت در ورزشگاه ها را به لقایش بخشید و تصمیمی گرفت، که امروز صدایش درآمده و تاثیراتش را علاقمندان و دوستداران پاس می بینند.

از همان ابتدای ورود استاندار کوهدشتی الاصل همدان به مرکز استان و شروع فعالیت مدیریتی اش، صحبت هایی پیرامون دیدگاه او در خصوص تیم پاس به گوش می رسید که در آن زمان بیشتر شبیه شایعاتی بود که با ورود یک مدیر اطرافش وجود دارد اما امروز، با دوری و بی اعتنایی او از استادیوم ها و حتی مصاحبه در خصوص پاس آن صحبت ها رنگ و بویی واقعی تر پیدا کردند.

بدون هیچ رد یا تایید چگونگی ابراز احساسات هواداران و ضمن نکوهش به دلیل شعوری که بسیاری از تماشاچیان همدانی در استادیوم ها به خرج می دهند و اصل و اساس کانون ها نیز باید بر همین منوال باشد باید متذکر شویم حضور در گردونه ورزش و آن هم ورزشی محبوبی چون فوتبال جسارتی فوتبالی و دل شیر می خواهد که بی شک مدیرانی که از خود مطمئن و به مدیریت خود ایمان دارند از آن حراسی نداشته و راه مقابله با اتفاقات آن را می دانند.

با همه این اوضاع و احوال باید دید تصمیم هیات مدیره برای بازگشت صوفی به چه دلیل و با چه موضع حمایتی است و این که هیات مدیره گزینه ای غیر بومی را داشته و صحبت هایی را با شفق، درودگر، اولیایی انجام داده اند یا نه تا چه حد صحت دارد.

بی شک برای همدانی ها و دوستداران فوتبال خروج تیم از بحران و ساماندهی وضعیت پاس در این روزها از اهمیت ویژه ای برخوردار است و هیات مدیره باشگاه باید بهترین تصمیم را اتخاذ کرده و بهترین گزینه را معرفی کند، آن هم معرفی با حمایت های لازم و پشتیبانی معنوی و مادی.